دوتاماندن

پیشنهاد کاربران

دوتاماندن ؛ خم ماندن. خمیده پشت ماندن. خم کردن پشت انجام کاری را :
فلک به دایگی دین او در این مرکز
زنی است بر سر گهواره ای بمانده دوتا.
خاقانی.

بپرس