دوبل. [ ب َ ] ( ص ) بی وفا و بی حقیقت را گویند. ( برهان ) ( از آنندراج ) ( ازفرهنگ جهانگیری ). خائن. ( ناظم الاطباء ) :
تن دوبل و بیوفاست ای خواجه
چندین مطلب مراد از این دوبل.
ناصرخسرو ( از آنندراج ).
رجوع به دوربل شود.دوبل. [ دَب َ ] ( ع اِ ) خر ختایی. ( یادداشت مؤلف ). خربچه یا خر ختایی خرداندام. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). خردخر. ( مهذب الاسماء ). || بچه خوک. خوک بچه. ج ، دوابل. ( یادداشت مؤلف ). خوک یا خوک نر یاخوک بچه. ( از آنندراج ) ( منتهی الارب ). بچه خوک. ( مهذب الاسماء ). || گرگ سیاهی آمیخته به سپیدی. ( از آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || روباه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).