دوب

لغت نامه دهخدا

دؤب. [ دُءْ ] ( ع مص ) رنج دیدن در کار. ( منتهی الارب ). دأب. ( ناظم الاطباء ). رجوع به دأب شود. || نیک رفتن. || مانده شدن دابه. ( منتهی الارب ).

دوب. [ دَ ] ( ع مص ) کوشش نمودن و رنج دیدن در کار. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). پیوسته کاری کردن به جد و رنجیدن. ( تاج المصادر بیهقی ). داب. ( ناظم الاطباء ). رجوع به داب شود.

فرهنگ فارسی

کوشش نمودن و رنج دیدن در کار .

گویش مازنی

/doob/ ابله – نادان – خرفت

دانشنامه عمومی

دوب ( به لاتین: Dub ) یک منطقهٔ مسکونی در مونته نگرو است که در کوتور واقع شده است. [ ۱] دوب ۳۰۲ نفر جمعیت دارد.
عکس دوب

دوب (بایینا باشتا). دوب ( به صربی: Dub ) یک منطقهٔ مسکونی در صربستان است که در بایینا باشتا واقع شده است. [ ۱] دوب ۴۱۹ نفر جمعیت دارد.
عکس دوب (بایینا باشتا)عکس دوب (بایینا باشتا)

دوب (ناحیه پراخاتیتسه). دوب ( به چکی: Dub ) یک منطقهٔ مسکونی در جمهوری چک است که در ناحیه پراخاتیتسه واقع شده است. [ ۱] دوب ۱۴٫۵۱ کیلومتر مربع مساحت و ۴۲۵ نفر جمعیت دارد و ۴۷۴ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
عکس دوب (ناحیه پراخاتیتسه)عکس دوب (ناحیه پراخاتیتسه)عکس دوب (ناحیه پراخاتیتسه)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس