دوانق

لغت نامه دهخدا

دوانق. [ دَ ن ِ ] ( معرب ، اِ ) ج ِ دانق. ( دهار ). دانگها. ( شش یک درهم ) دوانیق. رجوع به دانگ و دانق و دوانیق شود.

فرهنگ فارسی

دوانیق جمع، دانق به معنی دانگ، یک ششم درهم
( اسم ) جمع دانق دانگها ( شش یک درهم ) دوانیق .

پیشنهاد کاربران

بپرس