دواعی
لغت نامه دهخدا
- دواعی الدهر ؛ حوادث زمانه. گرفتاریهای روزگار. ( یادداشت مؤلف ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) جمع داعیه سببها اسباب انگیزه ها .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
دواعی جمع داعیة است و داعیة مونث داعی است.
اما در باب داعی:
داعی، اسم فاعل از "دعا، یدعو" یعنی دعا کننده یا دعوت کننده، دعوت کننده می تواند درونی باشد، حالت و کشش درونی که انسان را بر انجام دادن عملی بر می انگیزد یا به عبارتی همان انگیزه و قصد، و اما دعوت کننده می تواند بیرونی باشد، مانند هر خواننده ای البته بیشتر دعوت کننده به دین، به مبلغ، آنکه به دینی یا مذهبی یا به سوی سعادت و روز رستاخیز خواند، دعوت کننده به اسلام، کسانی چون رسول خدا صلی الله علیه وآله و مؤذن که داعی ﷲ خوانده می شوند.
... [مشاهده متن کامل]
اما در باب داعی:
داعی، اسم فاعل از "دعا، یدعو" یعنی دعا کننده یا دعوت کننده، دعوت کننده می تواند درونی باشد، حالت و کشش درونی که انسان را بر انجام دادن عملی بر می انگیزد یا به عبارتی همان انگیزه و قصد، و اما دعوت کننده می تواند بیرونی باشد، مانند هر خواننده ای البته بیشتر دعوت کننده به دین، به مبلغ، آنکه به دینی یا مذهبی یا به سوی سعادت و روز رستاخیز خواند، دعوت کننده به اسلام، کسانی چون رسول خدا صلی الله علیه وآله و مؤذن که داعی ﷲ خوانده می شوند.
... [مشاهده متن کامل]
جمع ادعیه
سبب ها، آرزوها
سبب ها، آرزوها