دوا فروشی

لغت نامه دهخدا

دوافروشی. [ دَ ف ُ ] ( حامص مرکب ) عمل و شغل دوافروش. داروفروشی. ( یادداشت مؤلف ). || ( اِ مرکب ) مغازه دوافروش. محل فروش دارو. داروفروشی. رجوع به داروفروشی شود.

فرهنگ فارسی

۱ - عمل و شغل دارو فروش دارو فروش . ۲ - ( اسم ) مغازه دوا فروش .

مترادف ها

drugstore (اسم)
داروخانه، دوا فروشی

فارسی به عربی

صیدلیة

پیشنهاد کاربران

بپرس