دوا ساز

لغت نامه دهخدا

دواساز. [ دَ ] ( نف مرکب ) دواسازنده. داروگر. داروساز.صیدلانی. صیدنانی. ( یادداشت مؤلف ). داروگر. کسی که داروها سازد و با هم ترکیب کند. ( از ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) کسی که دارو میسازد . آنکه دوا تهیه کند برای فروش دوا ساز .

پیشنهاد کاربران

بپرس