دوا ساختن

پیشنهاد کاربران

دوا ساختن ؛ مداواکردن. علاج نمودن. معالجه کردن. درمان کردن :
از آن شراب که نامش مفرح کرم است
به رحمت این جگر گرم را بساز دوا.
خاقانی.

بپرس