لغت نامه دهخدا
دوگوشی. [ دُ ] ( ص نسبی ، اِ مرکب ) که دارای دو گوش باشد. دو گوشه. || عمامه ای که دوطرف آن پایین افتاده باشد. ( ناظم الاطباء ). || کلاهی را گویند که دو گوش داشته باشد از دو طرف اعم از اینکه گوشها از پایین باشند به نحوی که در شوشتر و بعضی بلاد فارس است یا از بالا به نحوی که در عراق معمول است. ( لغت محلی شوشتر ). کلاهی که در هر دو طرف گوشه داشته باشد. ( آنندراج ) ( برهان ) :
گاه در اطلس کلاه زده
لاف ترک دو گوشی دو سرا.نظام قاری.
و رجوع به دو گوشه شود. || سبویی که دارای دو دسته بود. ( ناظم الاطباء ). سبو و کوزه که دو دسته داشته باشد. ( از برهان ) ( آنندراج ). دو گوشه. || نول کشتی. ( لغت محلی شوشتر ). || کرایه حیوانات در رفت آمد. ( لغت محلی شوشتر ).
فرهنگ فارسی
( صفت اسم ) ۱ - کلاهی که دو گوش داشته باشد از دو طرف . ۲ - سبو و کوزه ای که دو دسته داشته باشد دو دستی .
پیشنهاد کاربران
برگوشک
( بر گوش ک )
هدفون یا هندسوری