دو هزاری

/dohezAri/

لغت نامه دهخدا

دوهزاری. [ دُ هَِ ] ( ص نسبی ) منسوب به دوهزار. || ( اِ مرکب ) سکه از دو مثقال نقره کرده معادل دو قران. سکه ها که دو قران ارزد. پولی معادل چهار شاهی و دویست دینار پول سیاه. ( یادداشت مؤلف ). || پول طلا معادل دو مثقال مسکوک نقره اما بعدها به نسبت تنزل بهای نقره قیمت آن ترقی کرد. ( یادداشت مؤلف ).
- دوهزاری زرد ؛ سکه ها از زر که بیش و کم چهار ریال ارزیدی. ( یادداشت مؤلف ).
|| سکّه دو قرانی از نیکل.

فرهنگ فارسی

منسوب به دو هزار .

پیشنهاد کاربران

بپرس