دو قوا

لغت نامه دهخدا

دوقوا. [ دَ ] ( معرب ، اِ ) دوقو. دوقوس. تخم گزربری. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به دوقو شود.

فرهنگ فارسی

دو قو . دو قوس . تخم گزر بری .

پیشنهاد کاربران

بپرس