از امثال :
دو غرت و نیم باقی است.
دو قُرتُ و نیم هم گفته می شود.
هنوز دو قرت و نیمش باقی است ؛ درباره ٔ کسی گویند که هرچه خورد سیر نگردد اما در موارد دیگر هم گفته می شود مثلا، مادر به فرزند:این قدر بدی کرده، باز هم دو قُرتُ و نیمش هم باقیه.
... [مشاهده متن کامل]
در ضمن غُرت یا قُرت در اصل قورت. [ ق ُ ] ( ترکی، اِ ) جرعه
قورت دادن:در تداول فرو بردن بلعیدن مثلا قورت دادن آب دهان یعنی فرو بردن بزاق.
دو غرت و نیم باقی است.
دو قُرتُ و نیم هم گفته می شود.
هنوز دو قرت و نیمش باقی است ؛ درباره ٔ کسی گویند که هرچه خورد سیر نگردد اما در موارد دیگر هم گفته می شود مثلا، مادر به فرزند:این قدر بدی کرده، باز هم دو قُرتُ و نیمش هم باقیه.
... [مشاهده متن کامل]
در ضمن غُرت یا قُرت در اصل قورت. [ ق ُ ] ( ترکی، اِ ) جرعه
قورت دادن:در تداول فرو بردن بلعیدن مثلا قورت دادن آب دهان یعنی فرو بردن بزاق.