دو جهانی
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
اثبات موجود بودن یا وجود داشتن جهان های متناهی، مساوی، موازی و بیشمار به روش علوم طبیعی و تجربی محال و غیر ممکن می باشد بلکه فقط از طریق تقسیم بینهایت حقیقی و واقعی ( نه بینهایت کلمه ای، مفهومی و ایده ای ) به کمک قوای ادراکی فهم و عقل سالم با ابزار های فکر و خیال و تصور روشن به واحد های مطلقا مساوی و بیشمار به روش هندسی در پیروی از روش مطلق خدای علمی به شکل زیر : بینهایت هیچگاه نمی تواند دارای یک مرکز واحد، یگانه و منحصر بفرد باشد، زیرا مرکز داشتن هرچیزی نشانه بدیهی، بارز و آشکار متناهی بودن و مرز و محیط داشتن آن چیز است. اما بینهایت می تواند دارای مراکز بیشمار محلی یا میدانی باشد. هرکدام از این محله ها یا میدان ها را میتوان یک گیتی یا یک کیهان و یا یک جهان نامید که هرکدام دارای محیط های مطلقا مسدود و نفوذ ناپذیر می باشند و بطور مطلق مستقل و خود کار و خود کفا یکبار برای جاودانگی آفریده شده اند و آنهم نه از ظلمت و عدم و نیستی بلکه از ابعاد فراوان و بیکران خدای حقیقی و واقعی.
... [مشاهده متن کامل]
نتیجه اینکه بینش و باور به دو جهان ؛ یکی دنیا و دیگری آخرت، یک بینش و باور اوهامیست و نه حقیقی. اندیشمندان، متفکرین و خیالپردازان پیرو سه دین ابراهیمی ( یهودیت و مسیحیت و اسلام ) تا زمانیکه نتوانند دو داستان مبدئی و بنیادی این سه دین؛ یکی آفرینش شش روزه جهان و دیگری خلق بابا آدم و ننه حوا را پشت سر رها کنند، هرگز نمیتوانند از نو و به روش دیگری به چگونگی آفرینش این جهان و موجودات درون آن منجمله انسان به امر و خواست خدای حقیقی و واقعی و هدف از این آفرینش بیندیشند و فکر و خیال کنند. این دو داستان دو افسانه خیالی اوهامی بیش نبوده و نمی باشند، به این معنا که محتوای آنها از طرف خدای حقیقی و واقعی و به امر و خواست و از آسمان نازل نشده و در قالب وحی به گوش های سر و دل سرایندگان ( اول موسا و سپس محمّد ) ابلاغ نگردیده. بینش، باور و تصویر وحیانی - دینی به شکل 《دنیا - برزخ - آخرت 》هم حقیقت ندارد و نمیتواند حقیقت داشته باشد. زیرا پایان عالم یا حالت برزخ برای هر فرد انسانی در طول این سفر دایره وار دنیوی، مقعطی، نزولی و صعودی محتوای این کیهان یا جهان ( محتوای هرکدام کیهان ها یا جهان ها ) بین دو بهشت برین متوالی یعنی بین مبدء و معاد حقیقی و واقعی ( یعنی از دیدگاه علمی و نه دینی ) از طریق گردش وقوع مهبانگ های هفتگانه بر اثر نوسانات خودکار و متوالی انبساط و انقباض در چارچوب طرح مطلق آفرینش و بر اساس قوانین جاودانه و آئین نامه های اجرایی ثابت و پایدار و تغییر ناپذیر آن ، همیشه مصادف خواهد بود با بسته شدن مجدد نطفه در رحم مادر و بیداری و تولد دوباره در همین دنیا در مداری برتر و نه وقت رسیدن به معاد و برپائی قیامت کبری و فصل برداشت محصول در آخرت.
در پایان کلام کودکانه امروز خود لازم به اشاره می دانم که وعده های بهشت و جهنم از طرف خدای حقیقی و واقعی و به امر و خواست وی به انسان داده نشده اند بلکه از طرف بنیانگذاران آئین ها و ادیان و مخترعین یوغ های سنگین و سبک شرایع آئینی و دینی به عنوان دو ضمانت نامه سفت و سخت اجرائی در دفاع جانبازانه از آئین و دین و حفظ یوغ شریعت بر دوش پیروان با هدف زنده نگاه داشتن نام و نشان و اثر خویش در ذهن و زبان و خط و خاطره انسان بخصوص پیروان و به ویژه در حافظه تاریخ. آئین یکتا پرستی هم از طرف خدای حقیقی و واقعی و به امر و خواست وی و از آسمان نازل نشده و بر هستی و وجود انسان تحمیل نگردیده بلکه بر خاسته از دل و زمینه های دوران حاکمیت آیین های بت پرستی بوده و لذا هیچ تهفه بدرد بخوری به حال انسان نبوده و هیچ چیز دیگری نمی باشد غیر از فرزند راستین و غیور ، وارث برحق، ادامه دهنده راه و کمال نهائی جمیع آئین های بت پرستی. با احترام کامل و فرود آوردن سر تعظیم و ابراز تواضع و فروتنی و ناچیزی در پیشگاه والای کلیه موئمنین پیرو این سه دین به اصطلاح الاهی - آسمانی - وحیانی - توحیدی به ویژه در پیشگاه مسلمانان ایرانی.
شیخا گر خود نمی خواهی دست کم بگذار که دیگران رسند به سعادت های نسبی دینوی در همین جا و حال درین زمان و مکان/ در عوض پیشکش خود و جمیع گذشتگان و حال و آیندگانت باد انشاالله کلیه سعادت های برزخی و اخروی در لازمان و لامکان/.
... [مشاهده متن کامل]
نتیجه اینکه بینش و باور به دو جهان ؛ یکی دنیا و دیگری آخرت، یک بینش و باور اوهامیست و نه حقیقی. اندیشمندان، متفکرین و خیالپردازان پیرو سه دین ابراهیمی ( یهودیت و مسیحیت و اسلام ) تا زمانیکه نتوانند دو داستان مبدئی و بنیادی این سه دین؛ یکی آفرینش شش روزه جهان و دیگری خلق بابا آدم و ننه حوا را پشت سر رها کنند، هرگز نمیتوانند از نو و به روش دیگری به چگونگی آفرینش این جهان و موجودات درون آن منجمله انسان به امر و خواست خدای حقیقی و واقعی و هدف از این آفرینش بیندیشند و فکر و خیال کنند. این دو داستان دو افسانه خیالی اوهامی بیش نبوده و نمی باشند، به این معنا که محتوای آنها از طرف خدای حقیقی و واقعی و به امر و خواست و از آسمان نازل نشده و در قالب وحی به گوش های سر و دل سرایندگان ( اول موسا و سپس محمّد ) ابلاغ نگردیده. بینش، باور و تصویر وحیانی - دینی به شکل 《دنیا - برزخ - آخرت 》هم حقیقت ندارد و نمیتواند حقیقت داشته باشد. زیرا پایان عالم یا حالت برزخ برای هر فرد انسانی در طول این سفر دایره وار دنیوی، مقعطی، نزولی و صعودی محتوای این کیهان یا جهان ( محتوای هرکدام کیهان ها یا جهان ها ) بین دو بهشت برین متوالی یعنی بین مبدء و معاد حقیقی و واقعی ( یعنی از دیدگاه علمی و نه دینی ) از طریق گردش وقوع مهبانگ های هفتگانه بر اثر نوسانات خودکار و متوالی انبساط و انقباض در چارچوب طرح مطلق آفرینش و بر اساس قوانین جاودانه و آئین نامه های اجرایی ثابت و پایدار و تغییر ناپذیر آن ، همیشه مصادف خواهد بود با بسته شدن مجدد نطفه در رحم مادر و بیداری و تولد دوباره در همین دنیا در مداری برتر و نه وقت رسیدن به معاد و برپائی قیامت کبری و فصل برداشت محصول در آخرت.
در پایان کلام کودکانه امروز خود لازم به اشاره می دانم که وعده های بهشت و جهنم از طرف خدای حقیقی و واقعی و به امر و خواست وی به انسان داده نشده اند بلکه از طرف بنیانگذاران آئین ها و ادیان و مخترعین یوغ های سنگین و سبک شرایع آئینی و دینی به عنوان دو ضمانت نامه سفت و سخت اجرائی در دفاع جانبازانه از آئین و دین و حفظ یوغ شریعت بر دوش پیروان با هدف زنده نگاه داشتن نام و نشان و اثر خویش در ذهن و زبان و خط و خاطره انسان بخصوص پیروان و به ویژه در حافظه تاریخ. آئین یکتا پرستی هم از طرف خدای حقیقی و واقعی و به امر و خواست وی و از آسمان نازل نشده و بر هستی و وجود انسان تحمیل نگردیده بلکه بر خاسته از دل و زمینه های دوران حاکمیت آیین های بت پرستی بوده و لذا هیچ تهفه بدرد بخوری به حال انسان نبوده و هیچ چیز دیگری نمی باشد غیر از فرزند راستین و غیور ، وارث برحق، ادامه دهنده راه و کمال نهائی جمیع آئین های بت پرستی. با احترام کامل و فرود آوردن سر تعظیم و ابراز تواضع و فروتنی و ناچیزی در پیشگاه والای کلیه موئمنین پیرو این سه دین به اصطلاح الاهی - آسمانی - وحیانی - توحیدی به ویژه در پیشگاه مسلمانان ایرانی.
شیخا گر خود نمی خواهی دست کم بگذار که دیگران رسند به سعادت های نسبی دینوی در همین جا و حال درین زمان و مکان/ در عوض پیشکش خود و جمیع گذشتگان و حال و آیندگانت باد انشاالله کلیه سعادت های برزخی و اخروی در لازمان و لامکان/.
دوجهانی: منسوب به دنیا و آخرت.
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۱۸۲ ) .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۱۸۲ ) .