بدنها همه در دوتویی زره
زنخها همه در دوتایی لثام.
مسعودسعد.
|| ( ص نسبی ، اِ مرکب ) دوتایی. نوعی جامه است : دوزم به جبه خرمی پار و پیرهن
امسال از دوتویی پیرار می کنم.
نظام قاری.
با قبای دوتویی و چمته همچو اهل نفاق باشد یار.
نظام قاری.
نگیرند ازین جمله با خویشتن دوتویی و یکتایی پیرهن.
نظام قاری.
ای که یکتاییت از زیر دوتویی بمی است این چنین زیر و بمی برد ز ما صبر و قرار.
نظام قاری.