دوترکه. [ دُ ت َ ک َ / ک ِ ] ( ص مرکب ) دوردیفه. دوپشته. دوراکبه. رجوع به دوپشته شود. - دوترکه سوار شدن ؛ دوپشته برنشستن. سوار شدن دو تن بریک مرکب یا بر وسیله نقلیه ای از قبیل دوچرخه و موتورسیکلت.
فرهنگ فارسی
دو ردیفه . دو پشته .
فرهنگ معین
( ~. تَ کِ ) (ق مر. ) به صورت دو نفر که پشت سر یکدیگر و با هم بر اسب ، دوچرخه یا موتور سوار شده اند.