دو تاره

لغت نامه دهخدا

دوتاره. [ دُ رَ / رِ ] ( ص نسبی ، اِ مرکب ) دوتار. دوتا. سازی است ایرانی. ( یادداشت مؤلف ). || دوتاره کربرکه ای ؛ قماشی که از هند می آورده اند. ( یادداشت مؤلف ) : چندی راه هندوستان پیموده مانند شمسی دو سالوی و ساغری و دو چنبری و بیرم سلطانی و دوتاره کربرکه ای. ( نظام قاری ص 152 ).
دوتاره ز کربرکه آمد برون
دگر چونه و شیله از حد فزون.
نظام قاری.
آبی دگر دوتاره کربرکه ای گرفت
تا روی بازشست ز سالوی قندهار.
نظام قاری.

فرهنگ فارسی

دو تار . سازی است ایرانی .

پیشنهاد کاربران

بپرس