دو برج (رمان). دو برج ( انگلیسی: The Two Towers ) یک کتاب از جان رونالد روئل تالکین است. این کتاب دومین کتاب از سری ارباب حلقه ها است که فیلم ارباب حلقه ها: دو برج از روی آن ساخته شده است.
رمان دو برج با فروپاشی یاران حلقه آغاز می شود. آراگورن متوجه می شود که برومیر در نبرد با ارک ها مرده است و مری و پیپین در چنگ ارک ها اسیر شده اند. ارک ها این پیش گویی را شنیده اند که یکی از هابیت ها حلقه ای در اختیار دارد که به صاحبش قدرتی مطلق می دهد و به اشتباه فکر می کنند مری و پیپین صاحبان حلقه اند.
چند تن دیگر از اعضای یاران حلقه، از جمله گیملی، لگولاس و آراگورن، به صرافت جستجو و نجات مری و پیپین می افتند. آنان دشت ها و جنگل ها را زیر پا می گذارند، ردپای هابیت ها را دنبال می کنند و همواره آمادهٔ یورش ارک ها هستند. این افراد پس از چهار روز تاخت وتاز بدون استراحت، با سواران روهان که ای یومِر رهبری آن ها را به عهده دارد، مواجه می شوند. ای یومر به آنان اطلاع می دهد که شب قبلش ارک ها را در آستانهٔ جنگل فنگورن از بین برده و هیچ کدامشان زنده نمانده اند. او برای ادامهٔ مسیر، اسب هایی به آنان می دهد، اما می گوید که به احتمال زیاد هابیت ها نتوانسته اند از نبرد جان سالم به در ببرند.
هنگام حملهٔ سواران روهان ( یا همان روهیریم ) ، پیپین و مری از دست ارک ها می گریزند و به جنگل فنگورن در نزدیکی رودخانهٔ اِنت واش پناه می آورند. آن ها پس از عبور از جنگل انبوه، به تپه ای سنگی می رسند و در آنجا یک اِنت ( موجودی عظیم الجثه و شبیه به درخت ) به نام فَنگورن با آنان دوست می شود. فنگورن به هابیت ها غذا می دهد و آنان را به انجمن انت ها می برد. در این انجمن، انت ها تصمیم می گیرند علیه ارک های دژ آیزِنگارد بجنگند. این ارک ها موجوداتی تحت سیطرهٔ جادوی سارومان هستند و رفتار خصمانه ای با انت ها داشته اند.
در همین حین، آراگورن و همراهانش در جستجوی هابیت ها وارد جنگل فنگورن و اسیر سارومان می شوند. سپس گندالف، که پس از مرگش در کتاب یاران حلقه حیات تازه یافته و اکنون در هیبتی سفید و درخشان ظاهر شده، به کمکشان می آید. او پس از افتادن به درون پرتگاه به نبرد خود با بلراگ ادامه داده و بر او غلبه کرده است. گندالف به یاران آراگورن می گوید که مری و پیپین جایشان پیش فنگورن امن است و یاران قدیمی اش را به ادوراس، پایتخت روهان و کاخ مطلای شاه تئودن می برد. در آنجا گندالف افشا می کند که ورم تانگ یا همان مارزبان، مشاور تئودن ( پادشاه روهان ) ، جاسوس سارومانِ خبیث است. اِئووین، خواهرزادهٔ تئودن و خواهر ای یومِر، آراگورن را تحسین می کند. به علاوه، گندالف ای یومِر و تئودن را با هم متحد می کند. سپس تئودن سپاهیانش را بسیج می کند و به همراه آن ها به دژ هِلمز دیپ می رود تا با سپاهیان سارومان که هر لحظه نزدیک تر می شوند، بجنگد. پیش از آغاز نبرد، گندالف بدون اینکه به کسی چیزی بگوید، با اسبش از آن ها جدا می شود. حین جنگ، وقتی کار برای آراگورن و تئودن دشوار می شود، ناگهان نیروهای کمکی گندالف، یعنی انبوهی از درختان، در دره ظاهر می شوند و تمام ارک هایی را که سعی می کردند فرار کنند، به هلاکت می رسانند. درنهایت، روهیریم لشگر عظیم سارومان را شکست می دهد، هرچند تلفات زیادی نیز متحمل می شود.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفرمان دو برج با فروپاشی یاران حلقه آغاز می شود. آراگورن متوجه می شود که برومیر در نبرد با ارک ها مرده است و مری و پیپین در چنگ ارک ها اسیر شده اند. ارک ها این پیش گویی را شنیده اند که یکی از هابیت ها حلقه ای در اختیار دارد که به صاحبش قدرتی مطلق می دهد و به اشتباه فکر می کنند مری و پیپین صاحبان حلقه اند.
چند تن دیگر از اعضای یاران حلقه، از جمله گیملی، لگولاس و آراگورن، به صرافت جستجو و نجات مری و پیپین می افتند. آنان دشت ها و جنگل ها را زیر پا می گذارند، ردپای هابیت ها را دنبال می کنند و همواره آمادهٔ یورش ارک ها هستند. این افراد پس از چهار روز تاخت وتاز بدون استراحت، با سواران روهان که ای یومِر رهبری آن ها را به عهده دارد، مواجه می شوند. ای یومر به آنان اطلاع می دهد که شب قبلش ارک ها را در آستانهٔ جنگل فنگورن از بین برده و هیچ کدامشان زنده نمانده اند. او برای ادامهٔ مسیر، اسب هایی به آنان می دهد، اما می گوید که به احتمال زیاد هابیت ها نتوانسته اند از نبرد جان سالم به در ببرند.
هنگام حملهٔ سواران روهان ( یا همان روهیریم ) ، پیپین و مری از دست ارک ها می گریزند و به جنگل فنگورن در نزدیکی رودخانهٔ اِنت واش پناه می آورند. آن ها پس از عبور از جنگل انبوه، به تپه ای سنگی می رسند و در آنجا یک اِنت ( موجودی عظیم الجثه و شبیه به درخت ) به نام فَنگورن با آنان دوست می شود. فنگورن به هابیت ها غذا می دهد و آنان را به انجمن انت ها می برد. در این انجمن، انت ها تصمیم می گیرند علیه ارک های دژ آیزِنگارد بجنگند. این ارک ها موجوداتی تحت سیطرهٔ جادوی سارومان هستند و رفتار خصمانه ای با انت ها داشته اند.
در همین حین، آراگورن و همراهانش در جستجوی هابیت ها وارد جنگل فنگورن و اسیر سارومان می شوند. سپس گندالف، که پس از مرگش در کتاب یاران حلقه حیات تازه یافته و اکنون در هیبتی سفید و درخشان ظاهر شده، به کمکشان می آید. او پس از افتادن به درون پرتگاه به نبرد خود با بلراگ ادامه داده و بر او غلبه کرده است. گندالف به یاران آراگورن می گوید که مری و پیپین جایشان پیش فنگورن امن است و یاران قدیمی اش را به ادوراس، پایتخت روهان و کاخ مطلای شاه تئودن می برد. در آنجا گندالف افشا می کند که ورم تانگ یا همان مارزبان، مشاور تئودن ( پادشاه روهان ) ، جاسوس سارومانِ خبیث است. اِئووین، خواهرزادهٔ تئودن و خواهر ای یومِر، آراگورن را تحسین می کند. به علاوه، گندالف ای یومِر و تئودن را با هم متحد می کند. سپس تئودن سپاهیانش را بسیج می کند و به همراه آن ها به دژ هِلمز دیپ می رود تا با سپاهیان سارومان که هر لحظه نزدیک تر می شوند، بجنگد. پیش از آغاز نبرد، گندالف بدون اینکه به کسی چیزی بگوید، با اسبش از آن ها جدا می شود. حین جنگ، وقتی کار برای آراگورن و تئودن دشوار می شود، ناگهان نیروهای کمکی گندالف، یعنی انبوهی از درختان، در دره ظاهر می شوند و تمام ارک هایی را که سعی می کردند فرار کنند، به هلاکت می رسانند. درنهایت، روهیریم لشگر عظیم سارومان را شکست می دهد، هرچند تلفات زیادی نیز متحمل می شود.
wiki: دو برج (رمان)