دوباروج. [ دُ ] ( اِ ) کاکنج است. ( از تحفه حکیم مؤمن ) ( از اختیارات بدیعی ). دوایی است که آن را عروس در پرده گویند و کاکنج همان است. و با «خاء» هم به نظر آمده ( یعنی دوباروخ ). ( از برهان ) ( آنندراج ). کاکنج. عروس پس پرده. ( از ناظم الاطباء ). رجوع به کاکنج شود. || عنب الثعلب. تاجریزی. ( ناظم الاطباء ).