ده گانه


معنی انگلیسی:
the ten

لغت نامه دهخدا

ده گانه. [ دَه ْ ن َ ] ( ص نسبی ، اِ مرکب ) ده تایی. || دهگانی :
آن قدر دهگانه ای کان پنج دهقان می دهند
هم دعاگویانش راباید که آن مزد دعاست.
خاقانی.
چو دهگانه ای ماند از آن زر به جای
در آن دستکاری بیفشرد پای.
نظامی.
و رجوع به دهگانی شود.

فرهنگ فارسی

ده تایی . دهگانی .

دانشنامه آزاد فارسی

دَهگانه (decathlon)
مسابقات دوومیدانی مردان در ده رشته. این مسابقات در دو روز انجام می شود و عبارت است از دوی ۱۰۰ متر، پرش طول، پرتاب وزنه، پرش ارتفاع ، دوی ۴۰۰ متر (روز نخست)؛ ۱۱۰ متر با مانع، پرتاب دیسک، پرش با نیزه، پرتاب نیزه و دوی ۱۵۰۰ متر (در روز دوم). برای اجرای هرکدام از ماده ها امتیاز داده می شود و برنده فردی است که بالاترین مجموع امتیاز را به دست آورد. مسابقات دهگانه ازجملۀ بازی های المپیک است.

مترادف ها

decuple (اسم)
ده گانه

پیشنهاد کاربران

بپرس