دهکده
/dehkade/
مترادف دهکده: آبادی، ده، دهات، رستاق، روستا، قریه، قصبه
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
دهکده. [ دِ ک َ دَ / دِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان هکان بخش کوهک شهرستان جهرم. واقع در 30هزارگزی باختر جهرم. سکنه آن 300 تن. آب آن از چشمه شور تأمین می شود. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - ده قریه . ۲ - ( بقلب اضافه ) خانهای که در ده باشد
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. خانه ای که در ده باشد.
واژه نامه بختیاریکا
دانشنامه عمومی
دهکده (مجموعه تلویزیونی). دهکده ( انگلیسی: The Village ) یک مجموعه تلویزیونی درام آمریکایی است که از مارس ۲۰۱۹ در شبکه ان بی سی شروع به پخش شده است. داستان این مجموعه تلویزیونی در مورد خانواده هایی می باشد که در یک آپارتمان در بروکلین زندگی میکنند و همسایه و دوست همدیگر هستند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: دهکده (مجموعه تلویزیونی)
جدول کلمات
مترادف ها
مسکن، مقر، جا، دهکده، مزرعه، مکان
قصبه، بخش، دهکده
قصبه، دهکده، ده، روستا، قریه
قصبه، دهکده، دهی که در ان کلیسا نباشد
دهکده، دره
دهکده، شهر
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
آبادی، ده، دهات، رستاق، روستا، قریه، قصبه
دهکده. [ دِ ک َ دَ / دِ ] ( اِ مرکب ) به معنی خانه ٔ ده یعنی خانه ای که در ده واقع باشد به قلب اضافت. ( غیاث ) ( آنندراج ) . || قریه. روستا. ده. دیه. ده کوچک. ( یادداشت مؤلف ) . و رجوع به ده شود. || قصبه. ( یادداشت مؤلف ) .
... [مشاهده متن کامل]
دهکده. [ دِ ک َ دَ / دِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان هکان بخش کوهک شهرستان جهرم. واقع در 30هزارگزی باختر جهرم. سکنه ٔ آن 300 تن. آب آن از چشمه ٔ شور تأمین می شود. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ) .
... [مشاهده متن کامل]
دهکده. [ دِ ک َ دَ / دِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان هکان بخش کوهک شهرستان جهرم. واقع در 30هزارگزی باختر جهرم. سکنه ٔ آن 300 تن. آب آن از چشمه ٔ شور تأمین می شود. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ) .
۱. ده، قریه، ده کوچک.
۲. خانه ای که در ده باشد
۲. خانه ای که در ده باشد
روستا، دهکده
ابادی