دهن کسی را شکستن ؛ خرد کردن دهان او را. کنایه از مانع شدن از تکلم او :
گر گشاید گل دهن او را دهن باید شکست
ور کشد سوسن زبان او را زبان باید کشید.
مظهر ( از آنندراج ) .
گر گشاید گل دهن او را دهن باید شکست
ور کشد سوسن زبان او را زبان باید کشید.
مظهر ( از آنندراج ) .