بهتر از سیری دهن بندی نباشد شیر را
غافل است آن کس که مال از دشمنان دارد دریغ.
صائب ( از آنندراج ).
|| پوزبند و آلتی که بدان دهن حیوانی را بندند. ( ناظم الاطباء ). پوزه بند برای سگ و اسب گزنده. لثام. ( مجمل اللغه ). فدام. ( دهار )؛ غمامه ؛ دهن بند ستور. ( دهار ).- دهن بند بربستن ؛ قرار دادن پوزه بند بر دهان اسب و شتر و سگ و حیوان گزنده دیگر. ( یادداشت مؤلف ). تلثم. ( المصادر زوزنی ). لثم. ( تاج المصادر بیهقی ). تلثیم. ( دهار ).
|| روبنده زنان. || پوز. ( ناظم الاطباء ). اما این معنی بر اساسی نیست.