دهن باز کردن

مترادف ها

dehisce (فعل)
ترکیدن، شکفتن، دهن باز کردن

پیشنهاد کاربران

دهن باز کردن ؛ شحی. ( دهار ) . شحو. ( تاج المصادر بیهقی ) . دهان گشودن. گشادن دهان :
باز آ که از جدایی تیغ تو زخمها
چون ماهیان تشنه دهن باز کرده اند.
صائب ( از آنندراج ) .

بپرس