دهر نکوهی

لغت نامه دهخدا

دهرنکوهی. [ دَ ن ِ ] ( حامص مرکب ) صفت دهرنکوه. ( یادداشت مؤلف ). بدگویی و شکایت از دنیا و نکوهش بخت. ( ناظم الاطباء ). شکایت دنیا کردن و بداو گفتن باشد چه دهر به معنی دنیا و عالم سفلی و نکوهی به معنی عیب جویی و بدگویی باشد. ( برهان ) ( آنندراج ). مذمت و شکایت از روزگار. ( از شرفنامه منیری ).
- دهر نکوهی کردن ؛ به نکوهش و مذمت دنیا پرداختن :
دهر نکوهی مکن ای نیک مرد
دهر بجای من وتو بد نکرد.
نظامی.

فرهنگ فارسی

نکوهش دنیا

پیشنهاد کاربران

بپرس