دهان فراخ ؛ مجازاً شکم خوارگی. گلوبندگی. شکم بارگی. ( یادداشت مؤلف ) .
- || توسعاً اسراف و تبذیر. ( یادداشت مؤلف ) :
به گورتنگ سپارد ترا دهان فراخ
اگرت مملکت از حد روم تا خزر است.
کسایی.
- || توسعاً اسراف و تبذیر. ( یادداشت مؤلف ) :
به گورتنگ سپارد ترا دهان فراخ
اگرت مملکت از حد روم تا خزر است.
کسایی.