دهاتی

/dehAti/

معنی انگلیسی:
bumpkin, rustic, peasant, rural, villager, churl, hick, hillbilly, yokel, rube

لغت نامه دهخدا

دهاتی. [ دِ ] ( ص نسبی ) ( اصطلاح عامیانه ) ( مرکب از: ده ، قریه و «ات » مأخوذ از تازی نشانه جمع و یای نسبت ) مانند ایلاتی در تداول عامه ، اهل روستا. اهل ده. ساکن ده. مقابل شهری. ( یادداشت مؤلف ). روستایی.مقابل شهری. ( ناظم الاطباء ). رجوع به ده شود. || مردم ساده لوح و بی اطلاع. ( از ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

مانند ایلاتی در تداول عامه اهل روستا .

دانشنامه عمومی

دهاتی (پروانه). دهاتی ( پروانه ) ( نام علمی: Cupha erymanthis ) نام یک گونه از تیره فرچه پایان است.
عکس دهاتی (پروانه)عکس دهاتی (پروانه)عکس دهاتی (پروانه)عکس دهاتی (پروانه)عکس دهاتی (پروانه)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

peasant (اسم)
کشاورز، دهاتی، رعیت، روستایی

backwoodsman (اسم)
دهاتی، اهل جای دورافتاده

villager (اسم)
دهاتی، روستایی، اهل ده

chuff (اسم)
دهاتی، روستامنش

carl (اسم)
دهاتی، ادم بی تربیت، شخص پست

clodhopper (اسم)
دهاتی، خرس، روستایی، کفش های زمخت سنگین

boor (اسم)
دهاتی، ادم خشن، ادم بی تربیت، روستایی، باغبان

yokel (اسم)
نادان، دهاتی، روستایی، برزگر

churl (اسم)
دهاتی، روستایی، ادم خشن و زمخت

hobnail (اسم)
دهاتی، روستایی، گل میخ، میخ سرپهن

kern (اسم)
دهاتی، روستایی، پیاده سبک اسحلهایرلندی

villein (اسم)
دهاتی، رعیت، بنده

boorish (صفت)
دهاتی، خشن، بی نزاکت

doric (صفت)
دهاتی، بسبک معماری قدیم یونان، وابسته به مردم دوریس یونان قدیم

rustic (صفت)
دهاتی، روستایی، مربوط به دهکده

narrow-minded (صفت)
دهاتی، کوته فکر، کوتاه نظر، بدون سعه نظر

فارسی به عربی

فظ , فلاح

پیشنهاد کاربران

peasant
country cousin
boorish
red neck
روستایی ، دور از تمدن
از واژه کردی ده و هاتی به معنی از روستا آمده
اهل قریه ؛ دهاتیان. ( ناظم الاطباء ) . مردم ده و سکنه آن.
کلمه دهاتی به احتمال قوی و قریب به یقین در مراحل اولیه طلوع و پیدایش خود در شرق به شکل " ده هاتی " بوده و معنای دیگری داشته است و به بتدریج در طول اعصار بعدی یکی از " ه " ها را از دست داده و معنای دیگری بخود گرفته است یعنی روستائی. به قول کارل گوستاو یونگ که پایه ساختمان روان های انفرادی و قومی و جمعی را کهن الگوی خدا پنداشته و محتوای ناآگاه جمعی جوامع انسانی را پر از کهن الگو های آرشه تیپ ( سر نشینان آرشه یا عرش یا کشتی نوح ) دانسته است که نیاز مند کشف شدن اند، شاید قومی که کهن الگوی " ده هاتی " در بخش ناآگاه جمعی اش در طول تاریخ ثبت گردیده است ، تصور دیگری از خدا و انسان و افراد انسانی داشته بوده باشد یعنی تصویر دهگانه : یک فنومن واقعی و عینی و تجربی باضافه نوومن یعنی نُه تا من سایه وار و غیر واقعی و تجربی در وجود هر فرد انسانی . متافیزیک اشراقی مدرن و علمی نباید مثل متافیزیک کلاسیک یا قدیمی ارسطو که به متافیزیک استعلایی کانت و پدیدار شناسی ختم گردیده است روی فنومن که شناخت آن در میدان تجربه قرار دارد، پرسه بزند بلکه نوومنولوژی یعنی شناخت نُ من ها یا نُه گانه های انسانی را آغاز کار خود بداند که بیرون از تیر رس شعاع برد قوای ادراکی فهم و عقل عملی و حواس پنجگانه قرار دارند. برخلاف بینش و باور روانشناسی عمیق یونگ ، فنومن و نوومن بصورت جمع روی همدیگر، دو گانه نیستند یکی واقعی و دیگر سایه وار تحت عنواین آنیما و آنیموس بلکه ده گانه اند و یکی از آنها واقعی و نُه تا بصورت امکان استعلائی یا متائی و یا بالقوه ای و یا سایه وار.
...
[مشاهده متن کامل]

به قول حافظ که :
دل وی سال ها طلب جام جم از وی میکرده است
وآنچه خود داشته تمنای آن زبیگانه میکرده است.
طوریکه امروز می توانیم بدانیم مشروط بر اینکه بخواهیم که خود حافظ نتوانسته است که در پشت پرده ظاهری خطوط دایره وار هفتگانه ترسیم شده روی سطح بیرونی جام جم، پیام فرا باستانی هفت سین یعنی هفت سامان کلی کیهانی را کشف و شهود نماید . عقول و انوار مجرده قاهره و مدبره سهروردی و دیگران بجای خود بمانند و درجا بزنند.

منسوب به ده ، متقابل شهری
Countrified
مردمانی که بر اصول ساده زیستی وشهر گریزی ثابت قدم میباشند و بسیار زحمتکش قانع و شاکرند و در اقلیت بسر میبرند.
دهاتی
یعنی الوان یا رنگارنگ چون در قدیم روستا نشینان لباس های رنگی می پوشیدند
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس