دهاء. [ دَ ] ( ع مص ) زیرک گردیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). داهی شدن. ( تاج المصادر بیهقی ). زیرک شدن. ( یادداشت مؤلف ). || ( اِمص ) زیرکی و کاردانی. دهی. جودت رای. تیزی ذهن و جودت فهم. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). و رجوع به دها شود.