اندر همه ده جوی نه ما را
ما لاف زنان که ده کیاییم .
سنایی.
خواهی که نزل ما دهدت ده کیای دهربستان گشاد نامه به عنوان صبحگاه.
خاقانی.
چون آهوان گیا چرم از صحنهای دشت اندیک نگذرم به در ده کیای نان.
خاقانی.
درین هفت ده زیر و نه شهر بالاورای خرد ده کیایی نیابی.
خاقانی.
همه ده کیا آن و ده بی کیا.کمال اسماعیل.
|| نوعی از میوه پخته شده با غذا. ( از ناظم الاطباء ).