ده رگه

لغت نامه دهخدا

ده رگه. [ دَه ْ رَ گ َ / گ ِ ] ( ص نسبی ) ده دله. ( از آنندراج ). مرد بسیار دلیر و شجاع. ( ناظم الاطباء ) ( از برهان ). || مرد کارکرده. || صاحب غیرت. || حرام زاده. ( ناظم الاطباء ) ( از برهان ) ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - بسیار دلیر شجاع . ۲ - صاحب غیرت غیرتمند . ۳ - کاری کار آمد .

فرهنگ معین

(دَ رَ گِ ) (ص مر. ) (کن . ) ۱ - بسیار دلاور و شجاع . ۲ - غیرتمند. ۳ - کاری ، کارآمد.

فرهنگ عمید

مرد شجاع، بسیاردلیر، دلاور، باغیرت.

پیشنهاد کاربران

بپرس