ده توشمال

لغت نامه دهخدا

ده توشمال. [ دِه ْ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان کمازان شهرستان ملایر. واقع در 36هزارگزی جنوب ملایر. سکنه 357 تن. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

ده توشمال. [ دِه ْ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان کرچمبو بخش داران شهرستان فریدن. واقع در 42هزارگزی شمال باختری داران. دارای 300 تن سکنه است. آب آن از قنات و چشمه تأمین می شود. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).

پیشنهاد کاربران

ده توشمال به این معنا است لوتی یاهمان ساز سنتی وبختیاری است
ده توشما ل به معنی خوانبن وخانزاده وبزرگ وبزرگانی رستم خان رحیم خان هادی خان حسین خان خلیل خان ابراهیم خان وخوانین دیگر آنها به مردم به خوبی رفتار می کردندودر محل نامی بودندوشکایات خود منطقه راباخوانین
...
[مشاهده متن کامل]
در میان میگزوشتند وخوانین هر چه نزر میدادن امنیه ملایر همون قبول میکرد امسال سال1399مردم ازنعمت گاز بهرمند شدن آب وبرق دارن وآب هوای خوبی در فصل بهار وتابستان دارد

روستاب ده توشمال فرهنگی قنی داشته است رستم خان جدما بوده که از تخته رستم بالای دودانگه تا نهرمیان کساورزی اوبوده وشکایات منطقه ار ملایر وبروجرد دادگاه به مامور میگفت اگر رستم خان بود بگویید ریش وقیچی دست تو مشکلات را حل میکرد
توشمال یعنی جایی یا کسی که چندین شخص یا منطقه زیر نظر او است
به معنی بزرگ و مهتر قوم
و در لری بختیاری به معنی ساز سنتی و کسی که این ساز را می نوازد

بپرس