ده باغ

لغت نامه دهخدا

ده باغ. [ دِه ْ ] ( اِخ ) دهی است از بخش روانسر شهرستان سنندج. واقع در 16هزارگزی جنوب روانسر. سکنه 124تن می باشد. آب آن از سراب روانه تأمین می شود. راه آن اتومبیل رو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

ده باغ. [ دِه ْ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان میاندربند بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان. واقع در 48هزارگزی شمال باختری کرمانشاه. سکنه آن 150 تن می باشد. آب آن از سراب ایوان تأمین می شود. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

ده باغ. [ دِه ْ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان مرغک بخش راین شهرستان بم. واقع در 74هزارگزی جنوب خاوری راین. سکنه آن 150 تن و آب آن از چشمه و رودخانه وراه آن فرعی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

ده باغ. [ دِه ْ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان چناران حومه شهرستان مشهد. واقع در 66هزارگزی شمال باختری مشهد دارای 124 تن سکنه است. آب آن از قنات است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

پیشنهاد کاربران