سعدیا!
تو به این جهان خرّم و خندان از آنی که شادی و خنده ی جهان از اوست.
من امروزی!
به این جهان غمگین و گریان از آنم که اندوه و گریه ی جهان هم از اوست.
قرار دادن امور دنیوی در مقابل امور معنوی یک نوع گمراهه روی محسوب میشود، زیرا معنویات هم میتوانند حقیقی و منطبق بر واقعیت باشند و هم ابهامی و اوهامی و بریده از واقعیت و طیف وسیعی در بین این دو حد.
... [مشاهده متن کامل]
محتوای این گیتی، کیهان و یا این جهان از لحاظ فرم ها یا شکل های نسبی موجودات زنده و غیر زنده و درجات تکاملی هم گذرا و فانی می باشد و از لحاظ خمیرمایه ساختاری و فرم ها یا شکل های مطلق هم باقی و جاودانه. این جهان سرای جاودانه ی ما افراد انسانی بهمراه بقیه ی موجودات عینی و غیبی است و دارای محیطی مطلقا مسدود و نفوذ ناپذیر می باشد، طوریکه ورود از بیرون به درون آن و خروج از درون به بیرون از آن برای هر موجودی مطلقا محال و غیر ممکن است، از قبیل روح، روان، جان، هوش، آگاهی، خود آگاهی و فهم و عقل. انسان فقط میتواند به کمک قوای تفهمی و ادراکی فهم و عقل خود و تولیدات آنها یعنی فکر و خیال و تصور به بیرون از این جهان بیندیشد و آنرا نقاشی کند یا به تصویر بکشد.
واژه donyavi را میتوان به چند شکل زیر تلفظ و بیان کرد: donya vi با تلفظ دنیا وَی و don ya vi با تلفظ دون یا وَی که یک سوال میباشد. پسوند وَی در حالت اول اشاره به پروردگار یا آفریدگار کائنات دارد و یکی بودن وی با دنیا و در حالت دوم اشاره دارد به ماوراء در مقابل دون یا مادون.
این دنیای مادون به اصطلاح مادی و دهری را دوست داری یا آن دنیای ماورائی و غیر دهری و به اصطلاح معنوی را؟!
پاسخ خود من به این سوال اینست که هر دو را به یک سهم مساوی دوست دارم. هم جهان فانی و هم جهان باقی را یا هم خرما را میخوام و هم خدا را بسان پیشوایان و مراجع تقلید آئین ها و ادیان و مذاهب منجمله پیشوایان و مراجع تقلید آئین آتئیسم و مذهب کمونیسم.
حافظا!
بیا تا باهم به سان فقیهان امروزی حدیث از حوریان برزخی و مُطرب و مُی گوئیم و راز دهر را بی تاج تشدید بر سر " ه " یا هایش کمتر جوئیم/ که به قول خود کس نگشود و نگشاید به حکمت این شاه معمای بی تاج و تخت و کلاهِ فاقد نوار زرین دیهیمی یا ده ایمی ؟ را/.
تو به این جهان خرّم و خندان از آنی که شادی و خنده ی جهان از اوست.
من امروزی!
به این جهان غمگین و گریان از آنم که اندوه و گریه ی جهان هم از اوست.
قرار دادن امور دنیوی در مقابل امور معنوی یک نوع گمراهه روی محسوب میشود، زیرا معنویات هم میتوانند حقیقی و منطبق بر واقعیت باشند و هم ابهامی و اوهامی و بریده از واقعیت و طیف وسیعی در بین این دو حد.
... [مشاهده متن کامل]
محتوای این گیتی، کیهان و یا این جهان از لحاظ فرم ها یا شکل های نسبی موجودات زنده و غیر زنده و درجات تکاملی هم گذرا و فانی می باشد و از لحاظ خمیرمایه ساختاری و فرم ها یا شکل های مطلق هم باقی و جاودانه. این جهان سرای جاودانه ی ما افراد انسانی بهمراه بقیه ی موجودات عینی و غیبی است و دارای محیطی مطلقا مسدود و نفوذ ناپذیر می باشد، طوریکه ورود از بیرون به درون آن و خروج از درون به بیرون از آن برای هر موجودی مطلقا محال و غیر ممکن است، از قبیل روح، روان، جان، هوش، آگاهی، خود آگاهی و فهم و عقل. انسان فقط میتواند به کمک قوای تفهمی و ادراکی فهم و عقل خود و تولیدات آنها یعنی فکر و خیال و تصور به بیرون از این جهان بیندیشد و آنرا نقاشی کند یا به تصویر بکشد.
واژه donyavi را میتوان به چند شکل زیر تلفظ و بیان کرد: donya vi با تلفظ دنیا وَی و don ya vi با تلفظ دون یا وَی که یک سوال میباشد. پسوند وَی در حالت اول اشاره به پروردگار یا آفریدگار کائنات دارد و یکی بودن وی با دنیا و در حالت دوم اشاره دارد به ماوراء در مقابل دون یا مادون.
این دنیای مادون به اصطلاح مادی و دهری را دوست داری یا آن دنیای ماورائی و غیر دهری و به اصطلاح معنوی را؟!
پاسخ خود من به این سوال اینست که هر دو را به یک سهم مساوی دوست دارم. هم جهان فانی و هم جهان باقی را یا هم خرما را میخوام و هم خدا را بسان پیشوایان و مراجع تقلید آئین ها و ادیان و مذاهب منجمله پیشوایان و مراجع تقلید آئین آتئیسم و مذهب کمونیسم.
حافظا!
بیا تا باهم به سان فقیهان امروزی حدیث از حوریان برزخی و مُطرب و مُی گوئیم و راز دهر را بی تاج تشدید بر سر " ه " یا هایش کمتر جوئیم/ که به قول خود کس نگشود و نگشاید به حکمت این شاه معمای بی تاج و تخت و کلاهِ فاقد نوار زرین دیهیمی یا ده ایمی ؟ را/.