دنی

/dani/

مترادف دنی: پست، حقیر، خوار، دون، فرومایه، ناکس

متضاد دنی: والا

معنی انگلیسی:
mean, base, common, dirty, dog, shabby, vile

لغت نامه دهخدا

دنی. [ دَ ] ( اِ ) شوق و نشاط و سرور و عشرت و شادی و خوشی و خرمی. ( ناظم الاطباء ). رجوع به دن شود.

دنی. [ دَ نی ی ] ( ع ص ) ناکس.( منتهی الارب ) ( مهذب الاسماء ) ( دهار ) ( شرفنامه منیری ). پست و دون و خسیس. ( ناظم الاطباء ). ناکس و پست فطرت و سفله ، مشتق از دنائت. ( آنندراج ) ( از غیاث ). به عربی مردم دون و خسیس را گویند. ( برهان ). فرومایه. ( دهار ). رذل. دون. ( یادداشت مؤلف ). مردم دون و طبقه پایین ، در برابر سَری به معنی مردم شریف و طبقه بالا: و یلبس السری و الدنی منهم [ من اهل کلاه بار ] الفوطة الواحدة. ( اخبار الصین و الهند ص 8 ).
صاحب باغ آمد و گفت ای دنی
از خدا شرمیت کوچه می کنی ؟
مولوی.
نفس بی عهد است زآن رو کشتنی است
او دنی و قبله گاه او دنی است.
مولوی.
که اگر حق است کو آن روشنی
سر ز چَه بردار و بنگر ای دنی.
مولوی.
گفت شیطان که بما اغویتنی
کرد فعل خود نهان دیو دنی.
مولوی.
- دنی پرور ؛ پرورش دهنده بدی. ( ناظم الاطباء ).
- چرخ دنی پرور ؛ زمانه پرورش دهنده مردمان شرور و فاجر. ( ناظم الاطباء ).
- دنیای ( دنیی ) دنی ؛ جهان پست و بی ارزش :
غم دنیی دنی چند خوری باده بخور
که ز غم خوردن تو رزق نگردد کم و بیش.
حافظ.
|| نزدیک. ( منتهی الارب ) ( مهذب الاسماء ) ( ناظم الاطباء ). نزدیک شونده ، مشتق از دنو. ( آنندراج ) ( از غیاث ). همجوار. ( ناظم الاطباء ). || ضعیف. || حقیر. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || لقیته ادنی دنی [ اَ نا دَن ْ نا / اَ نا دَنی ی ]؛ ملاقات کردم با او اول هر چیز. ( از ناظم الاطباء ) ( از متن اللغة ). در اقرب الموارد آمده «لقیته ادنی دَنْی و ادنا دناً [ اَ دَ نَن ْ ]؛ ای اول شی ٔ. و در متن اللغة آمده : «لقیته ادنی ̍ دنی و ادنی دناً؛ای اول شی ٔ.

دنی. [ دُ نا ] ( ع اِ ) ج ِ دنیا. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به دنیا شود :
اعز مکان فی الدنی سرج سابح
و خیر جلیس فی الزمان کتاب.
متنبی.

دنی. [ دَن ْ نی ] ( ص نسبی ) منسوب به دن. شکلی از مروارید شبیه به خم. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به دن شود.

دنی. [ دِ ] ( اِخ ) ( سَن... ) حامی فرانسه در قرن سوم میلادی. گویند نخستین اسقف پاریس بود و در مونمارتر به شهادت رسید. ( از دایرةالمعارف فارسی ).بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

ذلیل، خسیس، فرومایه، ادنائ جمع
( صفت ) ناکس پست ضعیف .
منسوب به دن . شکلی از مروارید شبیه به خم .

فرهنگ معین

(دَ یّ ) [ ع . ] (ص . ) پست ، ضعیف .

فرهنگ عمید

۱. ناکس.
۲. ضعیف.
۳. پست و حقیر.

دانشنامه عمومی

دنی (بازیکن فوتبال). دنیل میگل آلوس گومس ( پرتغالی: Daniel Miguel Alves Gomes؛ زادهٔ ۷ اوت ۱۹۸۳ ) که عموماً با نام دنی شناخته می شود، بازیکن فوتبال اهل پرتغال است.
عکس دنی (بازیکن فوتبال)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

دنی در زبان لکی یعنی۱. مخفف دنده است ۲. دنی سی یعنی کسی که طاقت و صبر زیادی دارد۳. دنی یعنی دون و فرو مایه و پستی. ۴. به معنی دنیا نیز می باشد
هوالعلیم
دنی: دون ؛ نابکار ؛ پست فطرت . . . . .
دنی:خسیس ؛باحال ٫دنیا دوست ٬زیبا

بپرس