دنگ کوب.[ دَ ] ( نف مرکب ) دنگ کوبنده. دنگی. کسی است که مزد گیرد و به دنگ شلتوک را از پوست برآرد تا برنج را سفید کند، و در لهجه شوشتری آن را دنکو گویند. ( لغت محلی شوشتر، نسخه خطی کتابخانه مؤلف ). شخصی که برنج را از پوست جدا کند. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). کسی که در دنگ کار کند و شلتوک کوبد. رجوع به دنکو شود.
فرهنگ فارسی
( صفت اسم ) کسی که در دنگ کار کند و شلتوک کوبد .
فرهنگ عمید
کسی که در دستگاه شالی کوبی کار می کند و شلتوک می کوبد، دنگی.