دیکشنری
مترجم
بپرس
دنوج
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
دنوج. [ دَ ] ( ع ص ) دانشمند. ج ، دُنُج. ( منتهی الارب ).
گویش مازنی
/denooj/ رشد دوباره ی ساقه ی برنج بعد از برداشت محصول
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها