دندان کِروچاندن: به هم فشردندندان ها. سائیدن دندان ها به هم. کنایه از شدت خشم وعصبانیت.
نمونه:گل محمد بی نگاه به برادر، دندان برهم کروچاند. ( کلیدر ج۷ص۲۰۷۶ )
محمدجعفر نقوی
نمونه:گل محمد بی نگاه به برادر، دندان برهم کروچاند. ( کلیدر ج۷ص۲۰۷۶ )
محمدجعفر نقوی