لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
مترادف ها
دسر، دندان مز
مطبوع، خوش طعم، لذیذ، خوش مزه، دندان مز، باب دندان
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
میوه و نخود و کشمش و خرما که بعد از غذا خصوصا در زمستان شب ها در پای کرسی ها در حال گوش دادن به قصه ها و داستان هایی که بزرگان نقل میگردند خورده میشد. دندان مزد و شماره دیگر نام آن است.