دندان فروگذاشتن

پیشنهاد کاربران

دندان فروگذاشتن ؛ اقدام نمودن و سخت بجد شدن در کاری. ( ناظم الاطباء ) .
- || چشم داشت و توقع داشتن. ( ناظم الاطباء ) .
- || کینه ورزیدن. ( ناظم الاطباء ) . رجوع به ترکیب دندان فروبردن شود.

بپرس