دندان غرچه
لغت نامه دهخدا
- دندان غرچه رفتن بر ؛ دندان ساییدن بر. تحدم. احتدام. ( یادداشت مؤلف ).
- دندان غرچه کردن ؛ حرق. حروق. دندان ساییدن بر هم. دندان بسودن. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به ترکیب بالا شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید