دندان به کام خود بردن ( فروبردن ) ؛ کامیاب شدن و مستولی گردیدن. ( ناظم الاطباء ) ( از غیاث ) ( از برهان ) ( از آنندراج ) .
- || در غضب شدن. ( غیاث ) ( برهان ) . خشمناک گردیدن.
- || اقدام نمودن بجد در کاری. ( آنندراج ) :
... [مشاهده متن کامل]
همی رفت و می پخت سودای خام
خیالش فروبرده دندان به کام.
( بوستان ) .
- || در غضب شدن. ( غیاث ) ( برهان ) . خشمناک گردیدن.
- || اقدام نمودن بجد در کاری. ( آنندراج ) :
... [مشاهده متن کامل]
همی رفت و می پخت سودای خام
خیالش فروبرده دندان به کام.
( بوستان ) .