دندان به فارسی نهادن

پیشنهاد کاربران

دندان به فارسی نهادن ( گذاشتن ، ماندن ) ؛ کنایه است از فهمیدن حرف و قبول کردن آن. ( از غیاث ) ( از آنندراج ) . اصل این از صاحب زبانی به تحقیق پیوسته که محصلانی که ازبرای تحصیل در قصبات می فرستند برای شلتاق مطلقاً فارسی نمی گویند بالفعل کسی که سخن نمی فهمد یا آنکه قبول نمی کند می گویند دندان به فارسی نمیگذارد و عوام گوید: دنده به فارسی نمی گذارد و گویند مأخذش فارسی و فهمیدن ترک است که آنها غیر از زبان ترکی ندانند. ( آنندراج ) :
...
[مشاهده متن کامل]

نیست ممکن ترک من بر فارسی دندان نهد
گر ز قند فارسی سازم جهان را پرشکر.
صائب.
خوانی کشیده ام ز سخنهای بامزه
دندان به فارسی نگذاری چه فایده.
اشرف ( از آنندراج ) .
دندان به فارسی ننهد غیر پیش ما
تا پیروی حافظ شیراز کرده ایم.
اشرف ( از آنندراج ) .

بپرس