دندان برکندن از چیزی

پیشنهاد کاربران

دندان برکندن از ( زِ ) چیزی ؛ چشم امیداز آن برداشتن. قطع امید کردن از آن و طمع برداشتن :
عمری ز پی کام دل و راحت تن
گشتیم و ندیدیم بجز رنج و محن
درد آمد و گفت از بن دندان با من
راحت طلبی ، ز کام دندان برکن.
خاقانی.
گر ترسی ازآه دردمندان
برکن ز چنین شکار دندان.
نظامی.

بپرس