دنح
لغت نامه دهخدا
دنح. [ دَ ] ( ع اِمص ) خواری و مذلت. ( ناظم الاطباء ).
دنح. [ دَ ] ( ع مص ) به معنی دنوح است. ( ناظم الاطباء ). رجوع به دنوح شود.
فرهنگ فارسی
به معنی دنوح است .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید