دنج
/denj/
مترادف دنج: آرام، خلوت، خلوتکده، خلوتگاه، دورافتاده، ساکت
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
دنج. [ دِ ] ( ترکی ، ص ) در اصطلاح عامیانه از کلمه «دینج » ترکی به معنی خلوت و آرام. جای بی آمد و شد. جایی که خلوت و بی شور و جلب و هیاهو باشد. آرام و آسوده : گوش دنج. گوشه دنج. ( یادداشت مؤلف ). جای امن و امان و جای آسایش و مخلا بطبع. ( ناظم الاطباء ). || در آذربایجان به صورت صفت برای انسان ( مخصوصاً کودکان ) آرام و بی آزار بکار رود، گویند: فلان کودک دنج است یا نادنج است. دنج بنشین. دنج بمان.
فرهنگ فارسی
جای خلوت محل فارغ و بی مزاحم : [[ گوشه دنجی پیدا کردند ]] .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
واژه نامه بختیاریکا
مترادف ها
راحت، اسوده، دنج، گرم و نرم، راحت واسوده، امن و امان، اماده و مجهز
راحت، دنج، گرم و نرم
دنج
دنج، گرم و نرم
دور، پرت، دنج، دور دست، غیرقابل دسترس
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
دنج. [ دِ ] ( ترکی ، ص ) در اصطلاح عامیانه از کلمه �دینج � ترکی به معنی خلوت و آرام. جای بی آمد و شد. جایی که خلوت و بی شور و جلب و هیاهو باشد. آرام و آسوده : گوش دنج. گوشه دنج. ( یادداشت
دادا نمیبینی خود دهخدا ریششو نوشته دینج ؟؟
... [مشاهده متن کامل]
دینجلمک در ترکی یعنی آرام گرفتن آسایش یافتن
کلمه معادل دنج ترکی میشه آرامش آسایش
دادا نمیبینی خود دهخدا ریششو نوشته دینج ؟؟
... [مشاهده متن کامل]
دینجلمک در ترکی یعنی آرام گرفتن آسایش یافتن
کلمه معادل دنج ترکی میشه آرامش آسایش
واژه دنج یک واژه کاملا پارسی است چون ترک واژه عربی صمیمی استفاده می کنند واژه یعنی دنج صد درصد پارسی است.
تلفظ: ( دِ )
( اسم )
( عا. )
جای خلوت و آرام.
Cozy
Peaceful
Beautiful
Snug
Uncrowded
Secluded
Quiet
◀️ Build a cozy wooden hut : یه کلبه چوبی دنج بساز.
( اسم )
( عا. )
جای خلوت و آرام.
◀️ Build a cozy wooden hut : یه کلبه چوبی دنج بساز.
دنج . [ دِ ] ( ترکی ، ص ) در اصطلاح عامیانه از کلمه ٔ �دینج � ترکی به معنی خلوت و آرام . جای بی آمد و شد. جایی که خلوت و بی شور و جلب و هیاهو باشد. آرام و آسوده : گوش دنج . گوشه ٔ دنج . ( یادداشت مؤلف
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
) . جای امن و امان و جای آسایش و مخلا بطبع. ( ناظم الاطباء ) . || در آذربایجان به صورت صفت برای انسان ( مخصوصاً کودکان ) آرام و بی آزار بکار رود، گویند: فلان کودک دنج است یا نادنج است . دنج بنشین . دنج بمان .
طبق لغت نامه این واژه ترکی هست به معنی محیط آرام و ساک برای استراحت
دینجلشمق به معنی آرامش یافتن است
دینج آلماخ به معنی آرام گرفتن و استراحت هست
دینجل به معنی حفظ آرامش
مثل دیکلمه که ترکی بوده و به معنای آرامش یافتن
... [مشاهده متن کامل]
مثال : علی گوی بیر آزجا دینجلیم گلیم گداخ اشیه
معنی : علی بزار یکم استراحت کنم بیام بریم بیرون
مثال:دینجی میزی آلسایدیخ باشلاردیخ ایشیمیزی گورماقا
معنی ؛ اگر آرامش پیدا کنیم و آروم بشیم شروع میکنیم به کارمون
دینجلشمق به معنی آرامش یافتن است
دینج آلماخ به معنی آرام گرفتن و استراحت هست
دینجل به معنی حفظ آرامش
مثل دیکلمه که ترکی بوده و به معنای آرامش یافتن
... [مشاهده متن کامل]
مثال : علی گوی بیر آزجا دینجلیم گلیم گداخ اشیه
معنی : علی بزار یکم استراحت کنم بیام بریم بیرون
مثال:دینجی میزی آلسایدیخ باشلاردیخ ایشیمیزی گورماقا
معنی ؛ اگر آرامش پیدا کنیم و آروم بشیم شروع میکنیم به کارمون
dinlenmek : آرمیدن ، استراحت کردن ، آسودن
dincelmek : آسودن ، آرام شدن ،
dinmek : ساکت شدن ، آرام شدن ، سکوت کردن ، همچنین در معنای متضاد یعنی سکوت نکردن، حرف زدن ، چیزی گفتن ،
dindirmek : کسی را مجبور به حرف زدن کردن ، ساکت ول نکردن ،
... [مشاهده متن کامل]
به حرف کشیدن ، به صحبت گرفتن ،
dinlendirek : کسی را استراحت دادن ، خواباندن ،
dinlemek : سکوت کرده و به کسی گوش فرا دادن ، حرف های کسی را گوش کردن ،
dinsemek : گوش دادن ، توجه کردن ، به حرف کسی گوش دادن و دقت دادن ،
dingin : ساکت، آرام ، راحت ، ( انسان )
dinc : آرام ، ساکت، راحت ، ( کلی )
"دنج" برگفته از ریشه din بوده و واژه ای ترکی می باشد.
dincelmek : آسودن ، آرام شدن ،
dinmek : ساکت شدن ، آرام شدن ، سکوت کردن ، همچنین در معنای متضاد یعنی سکوت نکردن، حرف زدن ، چیزی گفتن ،
dindirmek : کسی را مجبور به حرف زدن کردن ، ساکت ول نکردن ،
... [مشاهده متن کامل]
به حرف کشیدن ، به صحبت گرفتن ،
dinlendirek : کسی را استراحت دادن ، خواباندن ،
dinlemek : سکوت کرده و به کسی گوش فرا دادن ، حرف های کسی را گوش کردن ،
dinsemek : گوش دادن ، توجه کردن ، به حرف کسی گوش دادن و دقت دادن ،
dingin : ساکت، آرام ، راحت ، ( انسان )
dinc : آرام ، ساکت، راحت ، ( کلی )
"دنج" برگفته از ریشه din بوده و واژه ای ترکی می باشد.
● دِنج: جای خلوت و بی مزاحم و راحت و آرامش بخش.
واژه ی دِنج به احتمال قوی واژهی دخیلِ ترکی است و از لفظِ ( دینجَلماخ یا دینجَلماق ) به معنای آسودن و استراحت کردن، مشتق شده است.
واژه ی دِنج به احتمال قوی واژهی دخیلِ ترکی است و از لفظِ ( دینجَلماخ یا دینجَلماق ) به معنای آسودن و استراحت کردن، مشتق شده است.
جالبه بدونید که این کلمه از تورکی به انگلیسی هم وارد شده:
Dingy,
Ex:a dingy neibourhood
راحت
پنهان
دورافتاده
دنج : ریشه ترکی دارد
دین ( دینمهک = ساکت شدن ) ج ( پسوند ) = خلون، آرام، ساکت ؛ دیندیرمهک = ساکت کردن، در ترکی معاصر دقیقا بر عکس این معنی استفاده می شود یعنی : دیندیرمهک : به صحبت کشاندن و مشغول کردن
معادل استراحت در ترکی استانبولی ( دینلنمهک ) میباشد
دین ( دینمهک = ساکت شدن ) ج ( پسوند ) = خلون، آرام، ساکت ؛ دیندیرمهک = ساکت کردن، در ترکی معاصر دقیقا بر عکس این معنی استفاده می شود یعنی : دیندیرمهک : به صحبت کشاندن و مشغول کردن
معادل استراحت در ترکی استانبولی ( دینلنمهک ) میباشد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)