دنبه اور

لغت نامه دهخدا

( دنبه آور ) دنبه آور. [ دُم ْ ب َ / ب ِ وَ ] ( نف مرکب ) الیانه. الیاء ( در مؤنث ). آلی. اَلی . الیان ( در مذکر ): نعجة الیانة؛ میش دنبه آور. بزرگ دنبه. کلان دنبه. گوسپند و بره ای که دنبه بزرگ دارد. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

( دنبه آور ) گوسپند و بره که دنبه بزرگ دارد .

پیشنهاد کاربران

بپرس