دنب خروس

لغت نامه دهخدا

دنب خروس. [ دُم ْ ب ِ خ ُ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دم خروس. || کنایه از جماعتی که بی خبر و ناگاه درآیند و بر سرپرخاش باشند مانند برآمدن خروسان به سوی ماکیان با دم افشانده که خودبخود نیز جنگ کنند و به یکدیگر حمله آورند. ( از لغت محلی شوشتر، نسخه خطی کتابخانه مؤلف ). || برگه و نشانه اثبات خلاف آنچه ادعا شده است. و رجوع به ترکیب دم خروس ذیل دم شود.

فرهنگ فارسی

دم خروس .

پیشنهاد کاربران

بپرس