دناوت
لغت نامه دهخدا
دناوة. [ دَ وَ ] ( ع مص ) قریب و نزدیک شدن. ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || ( اِمص ) خویشی و قرابت. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید