دمیدن بر کسی

پیشنهاد کاربران

دمیدن بر کسی ( به کسی ) ؛ اورا وسوسه کردن. فریفتن او را. او را فریب دادن. ( یادداشت مؤلف ) :
از فتنه پیرزن بپرهیز
چون پنبه نرم زآتش تیز
اول نفس این دمد به بانو
حیف از تو که باشدت چنین شو.
نظامی.
دمیدن ( فرودمیدن ) بر کسی ( چیزی ) ؛ خواندن دعا و افسون و آیه و با دم خویش بدان کس یا چیز وزانیدن. ( یادداشت مؤلف ) :
بیدار شو از خواب جهل و برخوان
یاسین و به جان و تن ترا دم.
ناصرخسرو.

بپرس