دمیدن بر فلز ( یا مواد دیگر ) ؛ باد آوردن با آلتی چنانکه با دم آهنگری در آتش. از دم آهنگری با بیرون دادن افروختن آتش را. دم آهنگران را به کار داشتن تیزکردن آتش را. ( یادداشت مؤلف ) : و دو اوقیه بر منی
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
آهن افکند و بدمد تا همه یکی شود و آهن این داروها را بخورد. ( نوروزنامه ) . بعد از آن بفرمود تاپاره های روی یعنی سرب می آوردند و می نهادند پس کوره ها بنهادند و بر آن آهن و روی می دمیدند تا گداخته شد. ( قصص الانبیاء ص 195 ) .