دمیدن اتش

پیشنهاد کاربران

دمیدن آتش ؛ افروختن آن. گرفتن آن. پدید آمدن آن :
ز جنبش نمودن به جایی رسید
کزو آتشی در تخلخل دمید.
نظامی.

بپرس